سرخط خبرها

شاهنامه‌ای که برای نوجوانان دیدنی شد | گفتگو با عوامل «رؤیای اسبی به نام شبرنگ» که این شب‌ها در تئاترشهر مشهد روی صحنه می‌رود

  • کد خبر: ۱۹۳۵۱۳
  • ۱۸ آبان ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۱
شاهنامه‌ای که برای نوجوانان دیدنی شد | گفتگو با عوامل «رؤیای اسبی به نام شبرنگ» که این شب‌ها در تئاترشهر مشهد روی صحنه می‌رود
تئاتر «رؤیای اسبی به نام شبرنگ» با داستانی برگرفته از شاهنامه حکیم فردوسی، این شب‌ها بر روی صحنه سالن اصلی تئاترشهر مشهد است.

الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛  در این نمایش به نویسندگی مهدی سیم ریز و کارگردانی محمد جهان پا، گزیده‌ای از داستان کیخسرو در شاهنامه روایت می‌شود. داستان از زاده شدن کیخسرو پس از کشته شدن پدرش، سیاوش، توسط تورانیان آغاز می‌شود و در ادامه به خوابی اشاره می‌کند که گودرز.

پهلوان بزرگ ایران، می‌بیند و متوجه می‌شود از سیاوش پسری به یادگار مانده است. کیخسرو بعد از سال‌ها به ایران، سرزمین پدری اش، برمی گردد و به جای پدربزرگش، کیکاووس، بر تخت می‌نشیند تا دوران آرمانی ایرانیان در پادشاهی کیخسرو رقم بخورد. هرچند مخاطب این تئاتر گروه سنی «نوجوان» تعریف شده است، اما به دلیل قصه جذاب و روان، تعدد شخصیت‌ها و استفاده از گروه‌های فرم و حرکات موزون، بزرگ سالان را نیز با خود همراه می‌کند.

بیش از چهل نفر در این نمایش فعالیت دارند که بیش از بیست نفرشان را بازیگران و بازی سازان تشکیل می‌دهند. این دومین تئاتری است که محمد جهان پا، کارگردان پرکار مشهدی، با اقتباس از شاهنامه کار کرده است. او پیش از این «افسانه ماردوش» را روی صحنه تئاتر مشهد برده که با فروش خوبی نیز روبه رو شده بود و حالا نیز در «رؤیای اسبی به نام شبرنگ» به همان اندازه به استقبال مخاطبان خوش بین است. در ادامه، گفت وگوی کوتاهی با سه نفر از عوامل این نمایش داشتیم.

داستان کیخسرو، به روایت ۳ نسل از بازیگران تئاتر مشهد

محمد جهان پا، کارگردان مطرح تئاتر مشهد، در ابتدا به ویژگی‌هایی که این اثر را برای نوجوانان جذاب می‌کند، اشاره می‌کند: معمولا برای مخاطب نوجوان نمایش‌های چندانی تولید نمی‌شود. نوجوانان در مرز بین کودکی و جوانی قرار دارند و به همین دلیل آثاری که برای آن‌ها تولید می‌شود باید علاوه بر جذابیت، از نظر موسیقی، نمایشنامه و نوع بازیگری نیز به روز باشد.

جهان پا با اشاره به سختی‌های تولید تئاتر درباره شاهنامه می‌گوید: افراد زیادی هستند که مطالعه فردی دارند و شاهنامه را می‌خوانند و در حوزه ادبیات حماسی تخصص دارند؛ بنابراین اقتباس از این اثر در نمایش باید با دقت صورت بگیرد. ما سعی کردیم در عین پایبندی به اصل ماجرا از زاویه دید تازه‌ای داستان کیخسرو را روی صحنه ببریم. بهترین گزینه برای ما شبرنگ (اسب سیاوش) بود که سیاوش را از دل آتش و کیخسرو را از رود جیحون عبور می‌دهد. در واقع داستان از دریچه نگاه شبرنگ روایت می‌شود.

این هنرمند با تأکید بر اینکه شاهنامه آبشخوری بسیار غنی و منبعی است که می‌توانیم سال‌ها از بخش‌های مختلف آن نمایش تولید کنیم، خاطرنشان می‌کند: اگر غربی‌ها اثری مانند شاهنامه داشتند، می‌توانستند تا سالیان سال کار‌های فاخر و بزرگی از دل آن خلق و درآمد کسب کنند.

او می‌افزاید: تولید تئاتر از کتابی که در یک هزاره بزرگ ‏ترین اثر ملی ایرانیان و موردعلاقه و ستایش همگان بوده است، برعکس آنچه در نظر اول تصور می‌شود، بسیار دشوار است. زیرا شاهنامه قرن ‏‏ها محفل آرای عوام و خواص بوده است؛ اما صد افسوس که امروز به کلی از دایره توجه عموم بیرون رفته است.

او تأکید می‌کند: در انتخاب آهنگ‌های این اثر دقت فراوانی شده است. سعی کردیم بیشتر از اشعار فردوسی در متن آهنگ‌ها استفاده کنیم و از موسیقی، نور، لباس و حرکت‌ها روی صحنه طوری بهره ببریم که در هر لحظه جذابیت جدیدی برای مخاطب به وجود بیاورند. صحنه‌ها کوتاه اند و مدام تغییر می‌کنند؛ برای مثال وقتی قهرمان به سرمنزل مقصود و پیروز شدن بر دژ بهمن می‌رسد، روایت و شکل حرکت‌ها هم تغییر می‌کند.

جهان پا به حضور هم زمان سه نسل از بازیگران تئاتر مشهد بر صحنه این نمایش اشاره می‌کند و می‌گوید: بازیگران پیشکسوت با میانگین سنی بین شصت تا هفتاد سال، بازیگران نسل میانه که متولدان دهه ۶۰ و ۷۰ هستند و بازیگران جوان متولد بعد از دهه ۷۰، در این نمایش کنار یکدیگر قرار گرفته اند و این موضوع یکی از جذابیت‌های تولید نمایش من بود.

مخاطب نوجوان در آثار نمایشی فراموش شده است

مهدی سیم ریز، نویسنده مطرح مشهدی، نیز از انگیزه نگارش نمایشنامه «رؤیای اسبی به نام شبرنگ» می‌گوید: گرایش دوره دکتری من ادبیات حماسی است و به همین دلیل با شاهنامه زیاد سروکار داشته ام. داستان کیخسرو یکی از زیباترین و بهترین داستان‌های شاهنامه است. این داستان ادامه داستان سیاوش (پدر کیخسرو) است و به به فرجام رسیدن ماجرای جنگ‌های ایران و توران اشاره دارد.

او با بیان اینکه داستان کیخسرو ازچندمنظر با شرایط امروز ایران ارتباط تنگاتنگی دارد، تصریح می‌کند: کیخسرو یک پادشاه آرمانی است که بر مبنای وحدانیت خداوند در دوره‌ای که بسیاری از تمدن‌های هم عصر ایران خدایی نمی‌شناختند، با توکل به خدا و اتکا به نیروی پهلوانی ایرانیان، پادشاهی بزرگی را بنا می‌گذارد و دشمنان ایران را برای همیشه از بین می‌برد.

او کسی است که طومار ظلم چندصدساله تورانیان را درهم می‌پیچد. در دوره پادشاهی او بسیاری از داستان‌های بزرگ شاهنامه -از جمله داستان بیژن و منیژه- اتفاق می‌افتد و او هم عصر پهلوانان بزرگ شاهنامه مانند رستم، گیو، بیژن، گودرز و بزرگ پهلوانان است. اتفاقاتی که در این دوره روی می‌دهد بار دراماتیک ویژه‌ای برای اقتباس‌های نمایشی دارد.

این هنرمند با بیان اینکه نمایشنامه با نگاهی به اقتضائات گروه سنی نوجوان تألیف شده است، می‌افزاید: یکی از بهترین منابعی که می‌تواند در تولید محتوا برای نوجوان امروزی مدنظر قرار گیرد، شاهنامه است؛ چون هم ناظر به گذشته تاریخی بزرگ ایران است و هم بخش درخورتوجهی از هیجانان دوره نوجوانی در آن قابل رهگیری است.

در شاهنامه، رستم و چند شخصیت دیگر از دوره نوجوانی پا در عرصه پهلوانی می‌گذارند. شاهنامه داشته‌های زیادی برای مخاطب نوجوان دارد و برای من حائز اهمیت بود که زبان شاهنامه را برای نوجوان مناسب سازی و محصولی تولید کنم که در عین جذابیت دارای پیام برای این نسل باشد.

او ادامه می‌دهد: در رده بندی‌های سنی که در کشور ما برای توزیع محصول وجود دارد، شاید بشود گفت کم برخوردارترین مخاطبان نمایش، نوجوانان هستند. براین اساس عموما وقتی از مخاطب «کودک و نوجوان» یاد می‌شود، بیشتر منظور کودک است. همین قرار گرفتن نام «نوجوان» در کنار «کودک» شاید بزرگ‌ترین ظلمی بوده که درحق این مخاطب شده است.

معمولا کار‌ها به دو دسته کودک و بزرگ سال تقسیم می‌شوند. گروه نوجوان باوجوداینکه اسمش وجود دارد، عملا نادیده گرفته می‌شود، درحالی که شاید تأثیرگذارترین نسل اکنون باشد. در جریان اتفاقات سال‌های گذشته خیلی جدی متوجه شدیم برای نسل آن‌ها خیلی کم کار شده است و باید در حوزه کار فرهنگی و هنری نگاه ویژه تری به این نسل داشته باشیم؛ چون آینده از آنِ نوجوانان است و کار فکری که روی این نسل انجام می‌شود، آینده کشور را رقم خواهد زد.

سیم ریز تعدد شخصیت‌ها در نمایش را ناگزیر می‌داند و می‌گوید: در قصه اصلی در شاهنامه، تعدد بیشتر هم هست، ولی ما به دلیل محدودیت‌های اجرا، آن را تعدیل کردیم. تولید کار فاخر با استخراج از مهم‌ترین منبع ادبی کهن فارسی می‌طلبد که یک گروه با امکانات کامل پای کار باشند. تعدد شخصیت‌ها لطمه‌ای به کار نزده است؛ چون مخاطب دچار سردرگمی در شناخت شخصیت‌ها نشده است و قصه به صورت روان روایت می‌شود؛ گذشته از آن تعدد شخصیت‌ها نمایش را از یکنواختی و افتادن نمایش در چاله رکود نجات می‌دهد.

او در ادامه بر لزوم حمایت از آثار نمایشی‌ای که با اقتباس از آثار فاخر ادبیات فارسی تولید می‌شوند، اشاره می‌کند و می‌گوید: تهیه آثار نمایشی از ادبیات کهن فارسی، به ویژه شاهنامه، باید در خور این محتوا‌های فاخر باشد و تولید چنین آثاری نیازمند حمایت است.

از سویی مخاطبان با نمایش‌هایی درباره آثار کهن فارسی بیگانه اند. چنین نمایش‌هایی هنوز خیلی جا نیفتاده اند و مخاطبان به آثار خاص و آوانگارد استقبال بهتری نشان می‌دهند. کار فاخر باید با امکانات فاخر انجام شود تا به همان اندازه نیز موردپسند مخاطب قرار بگیرد. چنین اثری بعد از ماه‌ها تلاش روی صحنه می‌رود و استقبال مخاطب باعث می‌شود دیگرکارگردان‌ها نیز به چنین حوزه‌هایی علاقه‌مند شوند؛ در غیراین صورت راه بر ادامه مسیر و ساخت این گونه آثار بسته می‌شود.

نقش کوتاه یا بلند مهم نیست؛ تأثیرگذاری ملاک است

مهران مطیع، از بازیگران این نمایش، هم با اشاره به استقبال مخاطبان نوجوان از نمایش می‌گوید: کودکان و نوجوانان این دوره بسیار باهوش و توانا هستند و نمی‌شود آن‌ها را گول زد و اگر از نمایشی استقبال می‌کنند، نشان دهنده این است که گروه کار خود را درست انجام داده است.

این بازیگر پیشکسوت تئاتر و تلویزیون مشهد اقتباس از شاهنامه و حضور محمد جهان پا در مقام کارگردان را از جمله عواملی ذکر می‌کند که او را به بازی در نمایش «رؤیای اسبی به نام شبرنگ» ترغیب کرده است.
او با اشاره به نقش خود در نمایش می‌گوید: نقش من در این نمایش نقش «توس»، یکی از نواده‌های منوچهرشاه است که سمت وزارت کیکاووس را دارد. توس با اینکه خودش به تنهایی هم می‌توانسته است پادشاه باشد، دوست دارد یک ایرانی پادشاه باشد. مادر کیخسرو تورانی است، اما کیخسرو در ایران بزرگ شده است و این موضوع گرهی در داستان ایجاد می‌کند.

این هنرمند ادامه می‌دهد: نقش من در نمایش کوتاه، ولی پربار است. بازیگر می‌تواند یک نقش کوتاه را به نحوی اجرا کند که از یک نقش بلند جذاب‌تر باشد؛ بنابراین کوتاهی یا بلندی نقش مطرح نیست، بلکه نقش باید پیشینه و ریشه داشته باشد. من این نقش را دوست داشتم و بازخوردی که از مخاطبان گرفتم، نشان می‌داد ایشان هم با آن ارتباط برقرار کرده اند.
مطیع با تأکید بر اینکه فرم در این نمایش نقش تأثیرگذاری دارد و باعث شده است مخاطبان با آن هم ذات پنداری کنند، ادامه می‌دهد: کار تئاتر دشواری‌های خودش را دارد، به ویژه اگر درباره شاهنامه باشد که لغاتی دشوار دارد. در این نمایش گروه بسیار پرتلاش بود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->